رفت از کفم و چشم امید است مرا
آه و درا که غم عشق تو بشکست مرا
نیست در دست ز هجران تو جز عشق
آه از این هجر که بر دار کرد مرا
چون نسیم سحر از کوچه ما میگذری
یاسمن وار کن از بوی خوشت مست مرا
پیش از این دربه دری پیشه ما بود ولی
شوق دیدار تو با میکده پیوست مرا
روزگاریست که غربت زده کوی توام
خیز و دریاب که هجران تو بگسست مرا
آب آتش کده چشم من از دوری تست
ببریدم به در باغ ارم مست مرا
گرچه دور است ز ما یار و شب هجر دراز
دارمش دوست ز جان تا رمقی هست مرا
نظرات شما عزیزان: